ساعتهای خوش ویانا و ایلیا همراه با دوستانشان هنگام هنر و آموزش و تفریح از 6-3 سالگی
...
ویانا و ایلیا با جوجه هاشون وقتی 4 ساله بودند
...
ویانا و حس همکاریش با خانواده
چند روز پیش وقتی با ویانا و ایلیا از مهد کودک برمی گشتیم سر راه رفتیم به پمپ بنزین تا بنزین بزنیم موقع بیرون آمدن از آنجا ویانا گفت مامان ببین این آقایی که برامون بنزین زد چقدر پول داره بعد گفت اگر شما کارتون زودتر تموم بشه ما هم مهدمون زودتر تموم بشه که دیگه پول ندیم اونوقت میتونیم به همدیگه کمک کنیم زیاد پول داشته باشیم. این حس همکاری ویانا از سن 5 سالگی قابل ستایش و بسیار ارزشمند است دختر کوچولوی مامان با افکار بزرگش همیشه مامانش را حیرت زده میکند. ویانا جونم، شما و داداشت ایلیا خان را از اعماق وجودم دوست دارم. ...
جشن پایان سال تحصیلی 94-93 در مهد کودک پارسی
اردوی یکروزه مهد کودک پارسی با حضور والدین و بچه ها
...
ورود آقا باراد 7 ماهه برای اولین بار به باغ گل محمدی در کاشان با همراهی ویانا و ایلیای 5 ساله
...
رفتن مامان و بابا به چین
عکسهای جشن شب سال نو 94 مهد کودک پارسی
بخاطر اینکه ما به رقص بالا ویانا در جشن نرسیدیم من عکسهای رقص باله ویانا همراه با دوستانش را در مهد گذاشتم. ...
رفتن به تیراژه با دوقلوهای 5 ساله و آقا باراد 8 ماهه
این عکسها مربوط به آخرین باری است که بابا وحید چین رفته بود دایی بچه ها خواست آنها را به تیراژه ببرد خلاصه ما آنها را بهمراهی باراد کوچولو به تیراژه بردیم کلی هم دایی با آنها بازی کرد بهشون خیلی خوش گذشته بود و بعد از اینکه شام مورد علاقشون پیتزا را نوش جان کردند به خانه برگشتیم. دایی جون خیلی خوش گذشت از شما متشکریم. ...